زنده باد عشق

خداوند بینهایت است اما به قدر نیاز تو فرود می آید،به قدر آرزوهای تو گسترده میشودو به قدر ایمان تو کارگشاست...

زنده باد عشق

خداوند بینهایت است اما به قدر نیاز تو فرود می آید،به قدر آرزوهای تو گسترده میشودو به قدر ایمان تو کارگشاست...

من برگشتتتتتتتتتم!!:)))

*این امتحانای لعنتی بالاخره تموم شد و اصلاً مهم نیست که خوب از پسشون براومدم یا نه مهم اینه که بالاخره تموم شد و الان یه نفس راحت میکشمyaysmiles.gif : 96 par 45 pixels. خیلی مسخرست اما هنوز بعد ازینهمه سال حس و حال من بعد از امتحانا اینجوریه! احساس آزادی میکنمو هزارتا برنامه ی تشویقی واسه خودم میذارم! مثلاً تصمیم گرفتم هفته ی بعد برم استخر و دوباره کلاسای بدمینتونمو ادامه بدم. البته خرید که تو صدر این برنامه ها قرار داره


*صبح ساعت 8 تا 10 امتحان داشتم و امروز رو کلاً مرخصی گرفته بودم. بعد از امتحان دیدم بهترین فرصته که برم پیش دکترم. ماه پیش که خواستم برم ایران نبود . دکتر همیشه سرش شلوغه اما ایندفعه رو من شانس آوردمو از بند پ استفاده کردمو بدون وقت قبلی با دستیارش هماهنگ کردمو رفتم. ساعت 10:30 رسیدم . دکتر 5 تا آندوسکوپی داشت و تازه ساعت 1 وقت شد که من برم داخل.دیگه حسابی سردرد گرفته بودم. نمیدونم کدومتون آندوسکوپی رو تجربه کردین ،خیلی خیلیییییییی وحشتناکه دکتر معاینم کرد و گفت که مشکل معدم خدا رو شکر دیگه حل شده و اما سر دردم هیچوقت کامل خوب نمیشه و باید باهاش مدارا کنم، فقط نباید عصبی شم و یا تو محیطای پر سر و صدا و شلوغ یا جاهای آلوده و کثیف باشم. نور آفتاب و خستگی و گرسنگی هم برام مضره! بعد بهش میگم آقای دکتر با کاری که من دارم دوری از بیشتر این چیزایی که گفتیین غیر ممکنه. راستی دکتر جونم ازم پرسید ازدواج کدم یا نه؟ منم گفتم: نوچ. دکی هم گفت: اگه ازدواج کنی همه چی درست میشه!
دیگه داروهامو نوشت و منم شاد و شنگول تشکر و خداحافظی کردمو رفتم بانک تا یکسری کار بانکی داشتم که اونا رو انجام دادم و برگشتم خونه. یه کوشولو ناهار خوردمو بهد از خستگی بیهوش شدم تا الان که بیدار شدمو گفتم بیام یه سر به این وبلاگ بینوا و دوست جونیام بزنم
wetkissf.gif : 45 par 37 pixels.


*فردا میشه دقیقاً یک ماه که سیبمو ندیدم. همش تقصیر این امتحاناست، هر دومون امتحان داشتیمو اصلاً فرصت نشد که همدیگرو ببینیم. خیلییییییییی دلم واسش تنگ شده.


*دوست جونیای عزیزم به شدت این روزا به دعاها و انرژی مثبتون نیاز مندم.


خدانوشت: خدا جونم فکر نکن حواسم نیست که تو داری کمکم میکنیا، به خودت قسم قدر تموم این خوبیاتو میدونم و خیلی خیلییییییییی دوستت دارم


نظرات 15 + ارسال نظر
خرگوشی چهارشنبه 5 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 07:57 ب.ظ

وای عزیز دلم خسته نباشی
واقعا حس بعد از امتحانا عالیه ینی شدیدا احساس آزادی میکنم منم. انشالله که همیشه شاد باشی گلم.
وای آنی جونم منم خیلی وقته سردرد دارم نیدونم چرا خوب نمیشم خیلی بده
انشالله که همه ی اتفاقهای خوب دنیا برات بیفته گلم.
بوس بوس

مرسی خرگوشی جونم منم واست بهترینارو آرزو میکنم



سردردای من میگرنیه واسه همین باید باهاش مدارا کنم اما عزیزم شما اگه تو خانوادتون سابقه ی میگرن ندارین حتماً برو دکتر ایشالا که چیزی نیست و زود خوب میشی

مریم پنج‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 02:22 ب.ظ

سلام عزیزم من تقریبا یه ماهه که با وبلاگت آشنا شدم و تقریبا همه رو به غیر از رمزدارا روخوندم هرروز بهت سر میزنم ایشاالله که به سیب جونت برسی فقط نمی دونم شماره رمزو به کیا میدی ممنون میشم جوابمو بدی

سلام عزیزم. خیلی ممنون که وقت گذاشتی و وبلاگمو خوندی، راستش پستای رمزدار چیز خاصی نیست آخه شما هم که وبلاگ نداری و نمیشناسمت شرمنده ام به خدا . من خیلی کم رمزدار مینویسم اما اگه ازین به بعد شمارو بین دوستام ببینم چشم بهتون رمزم میدم

سارا و سالار پنج‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:38 ب.ظ

عزیززززززززززززززززم ایشالا که حالت بهتر شه ... میدونم تو این م.م.ل.ک.ت داغوووووووون همه اینایی که گفتی ماشالااااااااا به وفوور یافت میشه اما چه میشه کرد البته تو یه کاری میتونی بکنیاااااااااااااا زودتر دست به کار شو دیگهههه مزدوج سیب خانه هانواده
آره میدونم ، خیلی سخته که یه مدت آدم این عشقولیا رو نمیبینه
عوضش بعداً ها صبح تا شب و شب تا صبح کنارشونیییییییییم
ما ام آپیدیم

مرسی سارا جووووووووونم

در مورد پیشنهادتم والا من خودم کاملاً موافقم این مامان بابامن که باید راضی شن

مهتاب جمعه 7 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 01:19 ب.ظ http://nargol8.blogfa.com

ای خراب شه این امتحاناتتتتتتتتتتتتتتتت
حتی فکر کردن بهش هم بهم استرس میدههههههههههه
کی میری ملاقاتی سیب؟

عزیزم شاید تو این هفته برم پیش سیب
در ضمن خیلی خوشحال شدم که دوباره اینجا دیدمت

خانم مدارا شنبه 8 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:16 ب.ظ

سلام عزیزکم
خوبی خانومی؟؟؟
واییییییییییییی اره خدارو شکر که تموم شد!
توام مث من میری خرید فوریا
اناناس جونم دلم کلیییییییییییییی برات تنگ شده بود!
کلیییییییییی انرژی + میفرستم برااااااااااااااات!
خوبه پس دکترتون ازدواج تجویز نمودن

سلام مدارای نازم ،قربونت بشم تو چطوری؟
اوهوم من عاشق خرید کردنم
منم دلم واست تنگ شده گلم
مرسی عزیز دلم
خداییش میبینی مدارا دکترم دیگه میگه وقتشه که ازدواج کنم!!

فرزانه یکشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:20 ق.ظ http://morgbehesht.blogfa.com/

سلام عزیزم خوش اومدی خوشحالم که حالت خوبه
امتحاناتت چطور بود
زودی برین همدیگرو ببینین
بیا تعریف کن ببینیم چه خبر؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دوست دارم

سلام فرزانه ی مهربونم ، مرسی خانومی
چشم ایشالا زودی همدیگرو میبینیمو میام تعریف میکنم
منم دوستت دارم مهربونم

لیلی بانــو یکشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 06:26 ب.ظ

عزیزم من تا حالا نمیتونستم یه مدت بیام وبلاگت ... یعنی اناناس وبلاگت باز نمیشد ... سیب خوبه ؟ امتحانات تموم شد ؟

میگم اناناس چه خبر ؟ کی قرار همه چی رو دوباره شروع کنید ؟

قربونت بشم عزیزم سیبم خوبه ، اوهوم امتحانام تموم شد

لیلی واسمون دعا کن ...

.سپندار . یکشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:41 ب.ظ http://www.haghighatezesht.blogfa.com

انرژی مثبت را در خدمتیم ولی دعا معا تو کار من نیست کار اهل ورد و جادو هست !

راستی کسایی که سردرد دائمی میشن دو دسته هستند یا مشکل اعصاب و روان دارن یا مهربان ترین انسانها هستند !

حالا تو کدومی ؟ صبر کن وبت رو بخونم ...
...
ووو
....
هفت سیخ جگر
....
امتحان سخت
....
سه تا لیوان ذرت مکزیکی
....
خدا
....
سیب
...
اندوسکپی


تو خیلی مهربونی اینو فهمیدم ولی من الان مشکل اعصاب و روان پیدا کردم !!!!!!!!!!!!

سپندار عزیز ممنون واسه انرژی مثبت

.
.
.
.
مرسی که بهم میگین من مهربونم اما شما چرا مشکل اعصاب و روان پیدا کردین؟!!! یعنی از خوندن وب من سر درد گرفتیین؟ اگه اینجوریه معذرت میخوام

خرگوشی دوشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:50 ق.ظ

خو ما که رمز داریم. سه سوت بیا بده گل دختر. بدیو بدیو

خرگوشی جونم رمزی نیست پستم

مهتاب دوشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 01:10 ب.ظ http://nargol8.blogfa.com

منم رمز میخوام

مریم دوشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 01:45 ب.ظ http://www.m-khasteh.blogfa.com

سلام من با اجازت لینکت کردم توام اگه دوست داشتی با نام زندگی من لینکم کن ممنون در ضمن آپم کردم

عزیز دلم من همون روز لینکت کردم

mrs دوشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 02:24 ب.ظ http://lovelyyyy.persianblog.ir

خوش بحالت اناناس که تموم شد مال من هنوز تموم نشده لعنتی!فردا سختترین و اخریشه.برام خیلی دعا کن...الان ۱ماهی فک کنم باشه که نمیتونستم وبتو باز کنم نمیدونم مشکلش چی بود...
دکتره درد دلتو فهمیده ها شیطون!
ایشاا..همه مشکلا به زودی حل میشه عزیزم..راستی میتونم رمز داشته باشم ایا؟؟؟؟؟
فدات بشم!اووووموووواچچچچچ!!
دلم برات بسیار بسیار تنگولیده ها!!!!!!

ای واااااااااای چقدر امتحانای شما طولانیه، ایشالا که همه رو با نمرات خوب پاس میکنی
عزیزم مشکل وبم واسه یه عکس بود که حجم صفحه رو زیاد کرده بود و یه دو ساعتی باید صبر میکردی صفحه بیاد بالا!

میبینی میسیز چه دکتر خوفیه باید مامانمو ببرم پیشش بهش بگه دوای درد بچتون چیه!

قربونت بشم عزیز دلم منم دلم واست تنگ شده ، بووووووووووووووس

[ بدون نام ] دوشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 07:31 ب.ظ

سلام عزیزم .رمزت مگه عوض شئه ؟هرچی میزنم تایید نمیکنه!! خواستی به منم بیا بگو دوس جونم.بوس

خانم مدارا دوشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 08:03 ب.ظ

به من رمز تعلق نمیگیره ایا؟؟؟

همسفر پاییزی چهارشنبه 12 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 08:48 ب.ظ http://hamsafare-paeizi.persianblog.ir/

خسته نباشی آناناسی.
وای آناناسی اسم آندوسکپی نیار.من ی بار این کار انجام دادم همون لحظه به مرگم راضی بودم.هفته قبلش خواهر من پیش ی دکتر دیگه انجام داده بود بیهوشش کرده بود.منم به اون هوا رفتم.اما دکتر من این کار نکرد.بمیرمم دیگه دلم نمیخواد دوباره تجربش کنم.
مطمئن باش وقتی به سیب برسی همه اینا میرن از وجودت.باور کن همش به اعصاب ربط داره

مرسی عزیزم
آره پاییزی جونم آندوسکوپی واقعاً وحشتناکه، مخصوصاً وقتی لیدوکائین رو خالی میکنن تو حلقت منم بدون بیهوشی اینکارو انجام دادم

درسته عزیزم مشکل من فقط اعصابمه و مطمئنم وقتی قضیه ی من و سیب حل شه این مریضیمم خوب میشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد